غزل باران / شاعر محمدحسین حیدری زرنه

ساخت وبلاگ
شعرهای محمدحسین حیدری زرنه 


 
m52717__.jpg

………  باران ………

بروم وا کنم این پنجره را تا باران
درد من می شود آرام ،فقط با باران

تا کویری نشود این غزلِ سبز من آه !
باید امروز بیفتی به تقلا، باران!

تا به کی چشم من اینگونه به در خشک شود
وقت آن است بیایی به تماشا، باران!

به ترک خورده ترین واژه ؛ قسم ؛ بعد از تو
در دلم نیست بجز بانگِ خدایا باران!

بی تو بدجور؛ دلم لک زده در تنهایی
مثل سیبی که نشد قسمتِ سارا، باران!

بعدِ یک عمر پریشانی و یک عمر سکوت
دلم آماده ی عشق است، بفرما ؛باران!

#محمدحسین_حیدری_زرنه
@mohammadhossienheydarii

در حوالی عشق...
ما را در سایت در حوالی عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5darhavalieshghb بازدید : 261 تاريخ : چهارشنبه 3 بهمن 1397 ساعت: 0:12