بخوان غزل غزل از این نگاهِ بارانی
ازاین دو چشم نجیب و سیاهِ بارانی
بگیر دست مرا با تمام خوبی هات
چرا بیفتم از این پرتگاهِ بارانی
بیا ببین که چگونه ؛ چگونه بعد از تو
دلم گرفته برایِ یک آهِ بارانی !
میان چشم تو؛ من خانه کرده ام ؛هر چند
دلم گرفته ازاین جان پناهِ بارانی
من آن کویر سیاهم که دستِ تشنه ی ابر
نهاده بر سر من ؛ یک کلاهِ بارانی
اگرچه تَر نشدم از نگاه تو اما
مرا قبول کن ؛ ای اشتباهِ بارانی !
قسم به پیرهنِ پاره پاره ات ؛ وقت است
مرا دوباره بخوانی به چاهِ بارانی
#محمدحسین _حیدری_ زرنه
https://telegram.me/mohammadhossienheydarii
در حوالی عشق...
ما را در سایت در حوالی عشق دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 5darhavalieshghb بازدید : 169 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 16:02